با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*كنار سيب و رازقي نشسته عطر عاشقي
من از تبار خستگي بي خبر از دلبستگي
عاشقم
ابر شدم صدا شدي شاه شدم گدا شدي
شعر شدم قلم شدي عشق شدم تو غم شدي
ليلاي من درياي من آسوده در روياي من
اين لحظه در هواي تو گمشده در صداي تو
من عاشقم مجنون تو گمگشته در بارون تو.....*
+*درد هايت را دورت نچين که ديوار شوند....زير پايت بچين که پله شوند.....هيچوقت نگران فردايت نباش....خداي ديروز و امروزت؛فردا هم هست....ما اولين دفعه است که تجربه بندگي داريم ولــــــــــي (او قرن هاست که خداســـت) خدايا عاشقتم....*
+*اينقدرررررررر که شبا موقع خواب فکراي جور واجور به ذهنم ميرسه اگه همون موقع بيدار شم و اونا رو يجا ثبتشون کنم باور کنين الان يه مخترعي چيزي بودم جدي ميگماااااااا.....اما تنها ديدن يه عکس منو به خواب عميق ميبره@};- =) *
+و من معجزه را در حوصل? تمام قدِ زني ديدم که هر شب سر صحبت را با لهج? غريب خستگي ها، با او باز مي کردم.. و سپيده که سر مي زد، به زبانِ مادريِ عشق، از آغوشش به معراج مي رفتم..